ترانکها را دوست دارم!

ترانکهای دکتر غلامرضا کافی

ترانکها را دوست دارم!

ترانکهای دکتر غلامرضا کافی

جدید ترین ترانکها:

 آهوی خراسان نیستی

گرگ قوچان*

 نباش!

  

 

  

باشو باش

اوشو شو

فروغ هدایت هر جایی است!          

                                                    دکتر غلامرضا کافی

  

 *این را مجبورم من باب نظرات واقعن عجیب  برخی دوستان اضافه کنم که اگر دقت بیشتری می کردندنیاز به این مزید نبود!قوچان تنها اسم یک شهر نیست بلکه جمع قوچ است و این ترانک قائل به هیچ اهانتی به شهر قوچان و مردم شریف آن نیست.(مراد قوچ هایی است که در معرض خطر گرگ اند.)                                                            

نظرات 38 + ارسال نظر
سایه چی! 1387,07,30 ساعت 06:06 ب.ظ

جالب بود اما
منظور از اوشو شو چیست؟
اوشو که مال یک فرقه الحادیه؟؟

[ بدون نام ] 1387,07,30 ساعت 07:01 ب.ظ

طامات تا به کی؟/ خرافات تا به چند؟!؟!؟!

سلام
با آثار دکتر کافی آشنا هستم
خوشحال شدم ... برقرار باشید

سعیدی راد 1387,08,01 ساعت 11:06 ق.ظ http://saeedirad.blogfa.com

سلام دکتر جان. مشتاق دیدار. ممنونم که خبر دادین. خیلی وقت بود کار تازه ای از شما نخوانده بودم.

سلام من دانشجوی دکترجان هستم!!

نخستین جشنواره ملی شعر زاگرس در یاسوج برگزار می گردد.. موضوع : آزاد دو بخش : شعر(غزل،سپید) و کتاب شعر (فرم و قالب آزاد است) مهلت ارسال آثار : 12/8/87
داوران: محمدعلی بهمنی، هرمز علی پور، محمد سعید میرزایی، حمیدرضا شکارسری

طریقه ارسال آثار :
ارسال به صندوق پستی :یاسوج ۴۳۹-۷۵۹۱۵
ارسال از طریق ای-میل : zagros1387@gmail.com
ارسال بوسیله فاکس : ۳۳۴۰۴۰۷-۰۷۴۱

بخش های جنبی :
مقاله و نقد در حوزه شعر
اشعار با موضوع زاگرس
اشعار با لهجه ی لری
جزییات جشنواره را در وبلاگ http://zagros87.blogfa.com پیگیری نمایید
09179426099 هاشمی

سلام. با دکتر و آثارشون سالها پیش در شب شعر های عاشورای شیراز آشنا شده ام. بر قرار باشید.

سلام
با اهنگ و ترانه جدیدی از ساخته های خودمه به روزم
امیدوارم که از شنیدنش لذت ببرید[گل]

مصطفا فخرایی 1387,08,02 ساعت 08:55 ب.ظ http://koubeh.blogfa.com

سلام
ممنون از دعوتتان
با آثار آقای کافی آشنایم و از ترانک هاشان لذت می برم.
شاد و سربلند!

فرامرزی 1387,08,03 ساعت 01:41 ق.ظ http://faramarzik.blogfa.com

سلام

پیروز باشید.

منتظر 1387,08,03 ساعت 12:18 ب.ظ

سلام جالب بود .موفق باشید

چکمه 1387,08,03 ساعت 01:00 ب.ظ

دیشب پریشبا خواب استادو می دیدم تو هم بودی...

سلام
از این که دانشجوی قدرشناسی هستید به شما تبریک می گویم. برای جناب دکتر هم آرزوی موفقیت بیشتر دارم. ار اطلاع رسانی تان هم ممنونم.

منتظرم کارهای بعدی ایشون رو بخونم .
شمن اینکه تعبیر گرگ قوچان بنظرم جالب نیومد/
اگه اصراری به نقابل شهرها نداشته باشیم میشد در مقابل آهو چیز دیگه ای رو برای نشون دادن تضاد آورد.
مثل : چاقوی ضامن دار! که ضامن هم میتونه به چاقو مربوط باشه و هم به آهو که امام رضا رو تداعی کنه . که در اینصورت میشه اصلن خراسان رو ننوشت .
ولی اگه نخوایم از آهوی خراسان بگذریم میشه از زنجان استفاده کرد :
اگر آهوی خراسان نیستی
ضامندار زنجان هم نباش!
که در اینصورت ضامندار و چاقو که از محصولات بنام زنجان هم هست تعبیر خشنی ایجاد نکرده ولی وقتی گرگ قوچان می نویسیم با توجه به اینکه از نظر آوا تعبیر خیلی خشن و خوب درآمده ولی تصویر خوبی برای مردم اون خطه نداره.
البته من تنها نظرمو دادم خوشحال میشم نظر خود دکتر رو هم بدونم . ممنون

از نظرتون ممنون.قوچان واژه ی دو وجهی است که ظاهرن شما از یک وجهش غافل موندید و اون اینکه قوچان جمع قوچ هم هست.که اینطوری خیلی معنای جالبی رو به ذهن می رسونه:گرگی که قوچ ها رو می درد!

مهر 1387,08,03 ساعت 05:45 ب.ظ http://mehrdadfallah.blogfa.com

فروغ هدایت هم هر جایی ست...!
....................................................
تینا پیر سرایی پرسیده :چرا سویه های حسی زبان در خواندیدنی خذف شده ؟

آیا به واقع چنین چیزی اتفاق افتاده ؟من معتقدم بر عکس ، انرژی حسی و عاطفی خواندیدنی دوچندان شده. چون علاوه بر موسیقی درونی وبیرونی گزاره ها ،در این نوع شعر با موسیقی رنگ و خط و حجم هم درگیریم.برای مثال ،در این گزاره: "دیدن دارد دریای دوچندان داد ! هوار!" آیا وجه حسی زبان نادیده گرفته شده ؟!

تینا می گوید (هم چنان که رامین چمن) بد نبود ابتدا "بسترسازی" می شد برای مخاطب . مهر می گوید آیا هنرمند اصلن وقتش و امکانش را دارد که مثلن دوره بیفتد در کوچه و بازار و "نظر سنجی" کند به شیوه ی صدا و سیمای ما و ببیند آیا زمینه ی پذیرش وجود دارد در جامعه و بعد کارش را عرضه کند ؟! یادم می آید در همان اوان ارایه ی خواندیدنی ها ، علی مسعودی نیا هم تقریبن چنین چیزی در نقدش بر خواندیدنی طرح کرد.او نمی دانست این کارهایی که من هفته به هفته یا دوهفته یک بار در هواخوری می گذاشتم ، طی دو سال و به تدریج خلق شده بود . انگار هنرمند باید سرعت حرکتش را با سرعت حرکت منتقد یا مخاطب هماهنگ کند ! چیزی در درون هنرمند او را واداشته بدود و حالا او در جایی کمی دورتر ایستاده . خب، انصاف نیست به او بگوییم برگردد عقب . درستش این است که ما بدویم تا به او برسیم.
احسان مهدیان نگران خوشامد "غیر شاعران" به خواندیدنی ست. به نظرم این نگرانی موجه نیست. غیر شاعران ممکن است مثلن داستان نویس باشند (مثل خانم ثابتی که اولین مخاطب خواندیدنی بود که از خوشامدش نوشت و اتفاقن نوشتن او سبب شد که دوستان دیگر هم نظرشان را بنویسند در باره ی خواندیدنی) یا ... معلوم است که اهل هنر مخاطب خواندیدنی ست . تازه اگر یک "عامی" هم خوشش بیاید که جای نگرانی ندارد.

او می گوید خواندیدنی هم چنان وام دار کلام است . بله ، من هم ادعا کرده ام در خواندیدنی ، همه چیز "زبان زاد" است و این از دید من حسن کار است . البته در برخی خواندیدنی ها نقش موتیف های دیداری پر رنگ تر است و می شود ادعا کرد که کار "دو زبانگی" دارد...
..
..
..
دانش جویی ست که می ر.د لی لی کنان!

درود

ممنونم از دعوتتون

شاد و موفق باشید .

آرش شفاعی 1387,08,04 ساعت 04:32 ب.ظ http://shafai2.blogfa.com

شما که دستتان به دکتر جان می رسد سلام ما را خدمتشان بفرمایید

چکامه 1387,08,04 ساعت 05:56 ب.ظ

امروز شاعر بزرگ خانم طاهره صفارزاده به دیار حق شتافتند.
درگذشت ایشان را به همه ی ایبان و شاعران تسلیت میگم.
روحش شاد!

۲۱ 1387,08,05 ساعت 01:14 ب.ظ

گرگ قوچان رو از کجا آوردی؟

سلام . به روزم.

شبنمکده 1387,08,06 ساعت 01:20 ق.ظ http://www.abaei.persianblog.ir

گناه مترسک چیست
که می ترسند از آغوش بازش
پرنده های آدم دیده

سلام .
ای بی نصیب چشمم و ای بی نوا دلم ....
یا علی مدد حق حق .

سری به ما بزنید دکتور صاحب


( اینجا پوست های روشن دوره گرد بازارند )



می ترکد

دلم رعشه انداخته

گذ اشته کنار رود

باکره / زنانگی اش را .

ماه افتاده روی سنگ !

و رود ترسیده می رود

اینجا پوستهای روشن

دوره گرد بازار

و بیچاره من

فروخته اند بیست وچند سالگی ام را .

حالا آدینه هم شعبده بازی می کند

وکلاه از شعرم برداشته می شود

تا وقتش !

خوب نگاه کنید !

بازیگوشی این خرگوش

رود ترسیده را خشکانده .


حمید رضا اکبری شروه -1378-اهواز

سلام دکتر
دورادور جویای احوال هستیم...

چکمه 1387,08,07 ساعت 08:07 ب.ظ

شما کی دکتراگرفتین که ما نفهمیدیم؟!؟!

فریبا یوسفی 1387,08,08 ساعت 01:28 ق.ظ http://haalaato.blogfa.com

سلام
ممنون که اطلاع دادید. با اشعار زیبای ایشان در مجموعه جدیدی که در حال انتشار است آشنا شده ام.

اورکا: 1387,08,08 ساعت 04:10 ب.ظ

((زندگی چیزی است غیرممکن; نبایستی باشد، ولی هست. بودن ما، درختان، پرندگان، اینها همه معجزه است. واقعا معجزه است، برای اینکه کل کائنات بی جان است. میلیونها و میلیونها ستاره و میلیونها و میلیونها منظومه ی شمسی همگی فاقد حیات هستند. فقط بر روی زمین، این سیاره ی ناچیز- که در مقایسه با کا کائنات ذره ای غبار بیش نیست - حیات و زندگی به وجود آمده است. زمین خوش اقبال ترین مکان در کل هستی است; چرا که در آن پرنده ها می خوانند، درختان رشد می کنند و شکوفه می دهند، انسانها عشق می ورزند، آواز می خوانند، می رقصند. واقعا اتفاقی غیرقابل باور رخ داده است))
اوشو (عارف معاصر هندی)

سلسبیل 1387,08,08 ساعت 09:49 ب.ظ http://sayeye-abr.blogfa.com/

به جای لغات به ژرفا فکر کنید!
مثلن اگه بود شیر شیراز نباش به ما اصلن بر نمی خورد چرا که شیرازیا اپن مایند(open minde) هستند و به شدت اهل دل اند!

کبوتر شاهچراغ نیستی
شیر شیراز نباش!!

سلام . متشکرم . بدرود.

لالا 1387,08,11 ساعت 01:09 ب.ظ

جناب سلسبیل فرق بین گرگ و شیر رو نمیدونی؟ اگه به جای شیر میگفتن شغال شیراز باز هم بهت بر نمیخورد ؟ ژرفا نگر..................................

گذرا 1387,08,12 ساعت 12:20 ب.ظ

چه دانشجوی چاپلوسی!!!۲۰می خوای از استادت؟؟؟

با این حال موفق باشی!

[ بدون نام ] 1387,08,12 ساعت 01:27 ب.ظ

دانشجوشونی یا فامیلشون؟!

[ بدون نام ] 1387,08,12 ساعت 05:28 ب.ظ

چه ربطی بین چکاوک و چکاد و چکامه وجود داره؟

سلام .
ما نیز بالغیم / صبح بخیر ایران
یا هو

سلام بر دوست عزیزم
ممنون که خبرم کردید
خیلی زیبا بودند. استفاده بردم
از شما و جناب دکتر صمیمانه سپاسگزاری میکنم
باز هم سر بزنید
درود فراوان

سلام

خیلی خوب بود .علت توضیحت رو نفهمیدم و از گرگ قوچان خوشم اومد ایهام لطیفی بود.ممنون خبرم کردی

چنان که معروض بود نظرات دوستان ما را به این توضیح واداشت...ایهام لطیفی است و لطیفی خود یک ایهام!!

[ بدون نام ] 1387,11,16 ساعت 08:18 ق.ظ

از آقای کچل چه خبر؟

با سلام
حتما هرمنوتیک است که من با خواندن این هایکو به یاد فروغ فرخزاد و صادق هدایت افتادم و جالب اینجاست که اوشو جای خود را دارد ما حتی این دو نفر را هم جزو ملحدان می دانیم و در صورتی که اینها خود فروغ هدایت را می سازند.
دعوت من را هم بپذیرید خوشحال می شوم هر چند که استاد دیگر خودشان را از بچه های شهربابک نمی دانند.

مرد دیوانه 1390,08,18 ساعت 12:12 ب.ظ http://ghampareha.blogfa.com

سلام
عشق به شعر کوتاه باعث شد که تمام پستهای صفحه ی اول وبتونو بخونم و واقعا لذت بردم از ترانک های استادتون
سلام برسونید خدمتش


چقدر رفت و آمد میکنند
سرم گیج رفت
اه...نفسهای لعنتی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد